خانواده پایدار

سبک زندگی اسلامی عقلانی مبتنی بر معارف ناب اهل بیت علیهم السلام

خانواده پایدار

سبک زندگی اسلامی عقلانی مبتنی بر معارف ناب اهل بیت علیهم السلام

خانواده پایدار
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلام حضرت علی علیه السلام» ثبت شده است

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

حضرت امیر علیه السلام در توصیف فرد عاشق می‌فرمایند:

... و هر که عاشق چیزى شود، دیده اش را کور سازد و دلش را رنجور سازد. پس به دیده بیمار بنگرد و به گوش بیمار بشنود. خواهشهاى جسمانى پرده خردش را دریده، دوستى دنیا دلش را میرانیده، جان او شیفته دنیاست و او بنده آن است.

نکته ۱:

باید توجه داشت که مراد حضرت از چنین عاشقی ، عاشق دنیا و آلودگی‌های دنیا است، و عشق هم به معنای دوست داشتن بی حد و حصر و بدون پشتوانه فکری و اعتقادی است. چنین عاشقی ، دیده‌اش کور می‌شود و بدی‌ها و کثافات معشوقش(دنیا) را نمی‌بیند.

نکته ۲ :

 یگانه عشقی که چشم انسان را بینا می‌کند و دلش را مالامال از شادی و بهجت می‌کند عشق به خدا است ، در این عشق ، معشوق خدای زیبا و زیبا آفرین است که سراسر نور و محبت است. خدایا ای معشوق بی‌همتا و یگانه، معرفت و محبت ما را به خودت و به اولیای خودت(معصومین سلام الله علیهم اجمعین) را روز به روز  بیشتر بفرما. 

 

عید سعید غدیر، عیدالله الاکبر و بزرگترین عید مسلمانان، بر شما مخاطبین گرامی و خانواده محترمتان مبارک باد.

 

رضا کشمیری


 حضرت امیر علیه السلام  در توصیف عزیز دُردانه‌ی عالم خلقت حضرت محمد صل الله علیه و آله این نکات را بیان می‌فرمایند:

۱- برادری می کرد در راه خدا. یعنی یار و یاوری مخلص و با محبّت بود، در عین حال فقط خشنودی خدا را در نظر داشت.

۲- دنیا و آنچه در آن است در نظرش کوچک و بی‌ارزش بود. دنیا را برای آماده کردن توشه آخرت می‌خواست نه برای خوش‌گذارنی و لذت.

۳- او بنده شکمش نبود، بلکه شکمش بنده او بود. هر خوردنی که در اختیارش نبود، آرزو نمی‌کرد و آنچه هم که در اختیارش بود به اندازه مصرف می کرد.

۴- اصل اولی برای او سکوت بود. در بین اصحاب و در دورهمی‌ها سخن نمی‌گفت مگر آنکه پرسشی از او می‌شد. 

۵- بسیار متواضع بود. به ظاهر افتاده و ناتوان بود اما در میدان کار مانند شیر، قوی و سریع عمل می‌کرد.

 ۶- زود قضاوت نمی‌کرد. ابتدا عذر و دلیل شخص خطاکار را می‌شنید و بعد نظر می‌داد.

۷- در هنگام جراحت یا بیماری آه و ناله نمی‌کرد، شکوه و داد و فریاد به راه نمی‌انداخت. بله بعد از بهبودی شاید یادی از شدت دردهایش می‌کرد.

۸- هر چه را قبلا خودش عمل نموده بود، به بقیه سفارش می‌کرد. 

۹- اگر با او دعوا و جدال می‌کردند، خاموش می‌ماند مگر اینکه گفتار شبهه کننده‌ای باشد و نیاز به پاسخ داشته باشد، آنگاه لب به سخن می‌گشود.

۱۰-  بیشتر شنونده بود تا گوینده.

۱۱- هر گاه دو کار مساوی و یکسان جلوی او قرار می‌گرفت ، نگاه می‌کرد که کدام کار به خواهش نفس نزدیکتر است همان را مخالف می‌کرد و کار سخت‌تر را انتخاب می‌نمود.

یا رسول الله دستانم را بگیر ؛  

تا بت‏‌های باقی‏مانده دلم را بشکنم ؛ 

که خدای تو خریدار دل‏‌شکستگان است!

متن حکمت ۲۹۸ را در ادامه مشاهده فرمایید

رضا کشمیری