بسم ربّ الشهداء و الصدّیقین
نوشتن از شهید سخت است. شهیدی که گل سرسبد و محبوب همۀ خانواده و اقوام و دوستانش بود. روحیۀ حمایت از مظلوم و ظلم ستیزی او در دوران قبل از انقلاب از او یک مبارز چریک ساخته بود. با اینکه نوجوانی ۱۲ساله بود اما در مبارزات مسلحانه شرکت میکرد. بسیار فعّال و مهربان بود. همیشه تند تند راه میرفت ، هیچ وقت بیکار نبود. تا فرصتی مییافت به اقوام و خویشان مخصوصا مسنترها سر میزد و صله رحم میکرد. نمینشست که برایش شیرینی و میوه بیاورند ، بلند میشد و کارهای مانده بر زمین را با علاقه انجام میداد.
مهمترین ویژگی روحانی شهید محمّدمهدی آفرند اخلاصش بود. هیچ یک از اقوام و حتی خواهران و برادران او نمیدانستند که او در جبهه چه کاره است! نمیدانستند او فرمانده دستۀ ویژه خطشکن غوّاص است. اصلا نمیدانستند او شنا بلد است! هیچ گاه از تمرینهای طاقت فرسای غواصیاش ؛ از مجروحیّتهای پیدرپیاش ؛ از سوزش بدن و چشمهایش در اثر شیمیایی شدن ؛ از شجاعتها و دلیریهایش ... هیچگاه از هیچ کارش، هیچ نگفت! کارهایی که فقط برای خدا میکرد و فقط خدا میداند و خودش.
بسیاربا صفا و صمیمیّ برخورد میکرد، در بین اقوام و دوستانش محبوبترین فرد بود. بر سر سفره غذا در حجره طلبگیاش، با مهربانی و شوخی ابتدا لقمه بر دهان دوستانش میگذاشت و بعد خودش میخورد! نمیدانم چگونه از او بنویسم! از او باید مثل خودش با اخلاص نوشت...
راز نامگذاری کتاب شب حنظله ها چیست؟
درباره گلولههای داغ
ممنون از معرفی کتابتان
عالیییییییی