امروزه
خانوادههای اعتقاد محور و ارتباط محور، جایشان را به خانوادههای ابزار محور دادهاند.
امروزه خانواده ارتباطی به خانواده ماشینی تبدیل شده است.
خانههایمان را همچون سمساری پر از ابزار و آهن آلات کردهایم، هزینههای خانه را افزایش دادهایم بهگونهای که، بهصورت عادی و معمولی از پی هزینهها برنمیآییم. لذا پدر خانه مجبور به کار دوشیفت و سهشیفت یا اضافهکاری شده است، در اینصورت دیگر وقتی برای ارتباط یا حوصلهای برای همدلی و همدردی با اعضای خانه؛ باقی نمیماند.
پدری میگفت من قد و طول بچهام را فقط در خواب دیدم نه در بیداری، چون شب دیروقت به منزل میروم که بچهها خوابند و صبح زود، هوا تاریک برای کار از منزل بیرون میآیم، که باز هم بچهها خوابند، لذا من هیچوقت بچهام را راست قامت نمیبینم.
شاید اگر تشریفات این خانه کاهش مییافت و از زرق و برق وسایل، کاسته میشد، نیازی به کار سهشیفت نبود. گاهی اوقات حضور بیشتر پدر در خانه، موجب کاهش هزینه در منزل میگردد. چون کاهش حضور پدر در منزل، سبب خلأ عاطفی اعضای خانواده، یعنی مادر و فرزندان میگردد.
لذا مادر خانواده برای جبران این خلأ عاطفی، دست به یک سری تغییرات در وسایل منزل نظیر: تعویض پردهها، خرید مبلمان و .... میزند از طرفی پدر هم برای جبران عدم حضورش، اقلامی نظیر: تنقلات رنگارنگ، خوراکیهای متنوع و اسباب بازیها و دیگر وسایل سرگرم کننده میخرد، در نتیجه، هزینهها بالاتر میرود.
کار زیاد و بیش از ظرفیت، یک نوع سرقت و دزدی از حق و حقوق خانواده است، لذا موجب بیبرکتی میشود و هزینههای خانواده را افزایش میدهد.